Wednesday, August 17, 2005

مثل شبنم با شقایق

وقتی اشکهات مثل بارون / روی گونه هات می باره
وقتی اون نگاه غمگین / مثل چشمک ستاره / توی اون چشمات می تابه
دلم فریاد میزنه / قد دنیا میخوامت
قد دنیااااااا میخوامت

توی دروازه قلبم / راز چشمات لونه کرده
قلبت با هر نفس تو/ توی رویاهای تاریک / مثل شبنم با شقایق / منو دیدار کرده
منو فریاد کرده..........ه
چی بگم من چی بگم
قد دنیاااااااااااا میخوامت

توی این صدای خسته / ناله, فریاد میکنه
از درون دل رگهام/ عشقت جریان می کنه
درد دوریت چه کرده/ منو حیران می کنه
میگم اما با خودم وای/ قد دنیا میخوامت
قد دنیاااااااااااااااااااا میخواااااااااااااامت

وقتی اشکهات مثل بارون/ روی گونه هات می باره
وقتی اون نگاه غمگین / مثل چشمک ستاره / توی اون چشمات می تابه
دلم فریاد میزنه/ قد دنیا میخوامت
قد دنیااااااا میخوامت

56 Comments:

At August 17, 2005 at 4:57 PM, Anonymous Anonymous said...

salam,asheghit mobarak rasti aval shodam horaaaaaaaaaaaaaa bebakhshidam dir be dir miam ,mamnoonam az inke behem sar zadi bye rasti ba ye shakhe gole rooz omade boodam

 
At August 17, 2005 at 6:33 PM, Anonymous Anonymous said...

بيا گل شدن را رعايت كنيم
ز پروانه ماندن حمايپ كنيم
اگر بار غم شاخه اي را شكست
ز دست هجومش شكايت كنيم...سلام دوسته عزيزم شعرت زيبا بود مثل هميشه
ممنون از حظورت موفق و پيروز باشي ممنون خبرم کردی...

 
At August 17, 2005 at 7:16 PM, Anonymous Anonymous said...

سلام...کجایی بابا ؟خوبی؟مرسی خبرم کردی شعر قشنگی بود موفق باشی بازم منتظرم خبرم کنی بدرودد

 
At August 17, 2005 at 9:31 PM, Anonymous Anonymous said...

امیدوارم که یه روز به عشقت برسی

 
At August 18, 2005 at 3:30 AM, Anonymous Anonymous said...

دوست خوبم سلام. خيلي شعر زيبايي بود و پر از احساس..ميدوني به نظر من خيلي از احساساتو نمي‌شه درقالب كلمات و حتي شعر آورد.ولي گاهي كلمات در قالب احساسات خودشونو نشون ميدن.شعر زيباي شما هم از اون دسته از شعرا بود كه بيشتر حس پاك و عاشقانش به چشم ميومد تا صرف و نحو ادبيش...دوست خوبم خدارو شكر مي‌كنم بخاطر اين احساس پاكو پر از عشق. و ميدونم هيچ عبادتي با شكوه‌تر و زيباتر از عاشقي نيست... وقتي اشكهات مثه بارون، روي گونه‌هات مي‌باره....وقتي اون نگاه غمگين ميشه خونه‌ي صدتا ستاره...دلم فرياد ميزنه...قد دنيا مي‌خوامت....قد دنيا ميخوامت....شاد و پايدار باشي دوست خوبم.

 
At August 18, 2005 at 6:16 AM, Anonymous Anonymous said...

تنهايي رنجيست عجيب ----------- اما دلم مايوس نيست فردا از اين دنيا ميرم ----------- اما کسي پيشم نيست مرده که تنها نميشه ----------- مردن دواي تنهاييست ... سلام خوبی؟ ولادت حضرت علی (ع) و روز پدر مبارک باد.... منتظر حضور شما در دفتر عشق هستم... شاد باشی. یا حق

 
At August 18, 2005 at 8:17 AM, Anonymous Anonymous said...

سلام ... شعر زیبایی بود امیدوارم عشقتون همیشه پابرجا باشه ... ممنونکه بهم خبر دادی

 
At August 18, 2005 at 9:44 AM, Anonymous Anonymous said...

سلام بازم که منو خجالت زده ام کردی . بخدا شرمنده اونقد گرفتاریها زیاد شده . که ما پیش شما شرمنده میشیم . واقعا شرمنده .

 
At August 18, 2005 at 9:44 AM, Anonymous Anonymous said...

فرا رسيدن فرخنده زادروز با سعادت امير المومنين علي(ع) و همچنين روز پدر رو به شما دوست عزيز و همچنين ساير اعضاي خانواده الخصوص پدران بزرگوار تبريک مي گم. و پــــــدران عزيزي که به ديار باقي شتافتند قرين رحمت الهــــي قرار بگيرند. روحشان شاد و نامشان ماندگار.درپناه حق

 
At August 18, 2005 at 9:46 AM, Anonymous Anonymous said...

پستت هم که حرف نداشت حرف دلت بود خیلی ناز و قشنگ بود آرزو دارم تو تین ماه پر برکت هر آرزو یا هر خواسته و یا حاجتی داری بهش برسی. آمین

 
At August 18, 2005 at 2:29 PM, Anonymous Anonymous said...

سلامی گرم به دوست خوبم.من که میام اینجا چیزی نمی تونم بخونم.چون همه چی برام ریزه.اما من همچنان تو رو دوست خودم می دونم و به یادت هستم.

 
At August 19, 2005 at 4:09 PM, Anonymous Anonymous said...

سلااااام...فوق العاده بود...

 
At August 20, 2005 at 5:34 AM, Anonymous Anonymous said...

سلام خوبي؟ دفتر عشق ، دفتر عاشقان به روز شد..... منتظر حضور سبزت هستم...... شاد و پيروز و عاشق باشي...... /عشق چيره نمي شود ، عشق مي پرورد عشق توان دارد که در يک لحظه آن کند که رنج به سختي مي تواند در يک عمر فراهم آورد . از اين که در کنارم هستي ، بسيار شادمانم. بودنت ياريم مي کند که در يابم ، جهان تا کجا زيباست.

 
At August 20, 2005 at 5:57 AM, Anonymous Anonymous said...

دوست عاشقم سلام
من براي شما آرزوي پايندگي دارم
اميدوارم هر روز عاشق تر از ديروز بموني و از عشقت لذت ببري

 
At August 20, 2005 at 9:51 PM, Anonymous Anonymous said...

salam
khob bashi
migam sheri zibayi bodesh nasre khayli ghashangi ham be kar bordi
dastet dar nakone
khayli khosham oomadesh
pas bye ta bad

 
At August 20, 2005 at 10:40 PM, Anonymous Anonymous said...

eyvalah dare bekhoda .
in internet che shahkarhaii mikone.
be ghole emam (REH) : Eykash man ham yek internet boodam, laaghal agar dar rahbari g.. natoonestam bo.... la aghaghal ghlbharo mitoonestam peyvandeshoon bedam.

 
At August 21, 2005 at 5:36 AM, Anonymous Anonymous said...

سلام/اشک در زنان تسکین آلام درونی آنهاست/ببخشید که دیراومدم/موفق باشید

 
At August 21, 2005 at 11:53 AM, Anonymous Anonymous said...

سلام
من که مزاحم همیشگیم .
شعرت مثل همیشه قشنگ بود .خوش به حال اون خانمی که ... انشا الله که به هم برسید . خوش باشی .

 
At August 21, 2005 at 4:49 PM, Anonymous Anonymous said...

سلام- شعر خیلی قشنگی بود.هر چند که من به عشقهای اینترنتی اعتقادی ندارم.ولی بهش تبریک میگم که اینقدر دوسش داری.

 
At August 21, 2005 at 11:02 PM, Anonymous Anonymous said...

سلاااااام....تولد وبلاگمه...بياید خوشحال ميشم

 
At August 22, 2005 at 9:26 AM, Anonymous Anonymous said...

سلام عزیز....با همون شاخه گل رزی که گفته بودی به دیدنت اومدم...امیدوارم عذر تقصیر مرا جهت تاخیرم بپذیری شعری که نوشتی عالی بود....ممنونم که بهم سر زدی امیدوارم عشقت هر چه زودتر در کنارت باشه و این شعر رو خودت براش زمزمه کنی موفق باشی دوست خوبم بای بای

 
At August 22, 2005 at 1:27 PM, Anonymous Anonymous said...

عزیز جان سلام. گلایه ی شما بجاست. ولی فقط سه نکته: یک اینکه من وقتی حتی لینک شما را هم گذاشته بودم ولی ... و دوم اینکه سر هم زده بودم ولی به دلیلی نمی توانستم نظر بدهم. سوم اینکه نظر دادن در بلاگ اسپات سخته چون مشخضات رو حفظ نمی کنه. شما اگه سیستم نظر خواهیتون رو عوض کنی می تونی نظرای بیشتری دریافت کنی.
اما در باره این نوشته اتون. شعرش خیلی قشنگه ولی قشنگتر اینه که شما در دوران بسیار دل انگیز دلدادگی به سر می برید. کاش این لحظات همیشه همراه شما باقی بمونه. آمین.

 
At August 23, 2005 at 9:47 AM, Anonymous Anonymous said...

قد دنيا مي خوامت...به به ...راستي من باگل رز نيومدم .اشکالي نداره؟؟؟ آخه گل فروشي سر راهم نبود.راستي من گاهي حتي از ياد آوري خاطره هاي شيرين هم مي ترسم چون هميشه دلم مي سوزه که چرا اينقدر زود تموم شدن از خاطرات تلخ هم که ديگه اصلاً حرفش رو هم نزن...من از همه ي خاطره ها در فرارم ...به خدا من ديوونه نيستم ها...

 
At August 23, 2005 at 11:27 AM, Anonymous Anonymous said...

salam doste aziz.esme wblagheton aslan ba matalebesh nemikhore. vali matnash vaghean jalebe.khoshhalam ba inja ashna shodam.be manam ye saraki beznain.shad bashin bye

 
At August 24, 2005 at 12:04 PM, Anonymous Anonymous said...

salam
man be jaye ye shake ye vanet gol avordam koja khali konam...(cheshmak)

 
At August 25, 2005 at 9:57 AM, Anonymous Anonymous said...

درود با دو شعر به روزم آسمانم را آبی کن

 
At August 25, 2005 at 6:57 PM, Anonymous Anonymous said...

سلام ... ترانه قلبت خیلی زیباست ... به خاطر عشق قشنگت بهت تبریک میگم امیدوارم هرچه زودتر بیاد پیشت شعرت خیلی خوشگل بود شاد باشی

 
At August 25, 2005 at 7:01 PM, Anonymous Anonymous said...

با تقدیم یه دنیا گل رز زرد

 
At August 26, 2005 at 5:13 AM, Anonymous Anonymous said...

سلام دوست گرامي. ممنونم كه به وبلاگ حقير سر زديد. وبلاگ زيبا و جالبي داريد. مخصوصا شعرها و مطالب نوشته شده. خيلي زيبا و با احساس هستند. دعا ميكنم هر جا هستيد در پناه يگانه هستي سالم، شاد و سرافراز باشيد.تقديم با يه شاخه گل مري واسه آشنايي.

 
At August 26, 2005 at 8:18 AM, Anonymous Anonymous said...

سلام...زیبا بود همیشه عاشق
باشید...باز هم منتظر حضور گرمتون هستم ...یا حق

 
At August 26, 2005 at 12:01 PM, Anonymous Anonymous said...

سلام خوبی
کی گفته من دوست ندارم نوشته های تو رو بخونم من نوشته هاتو خیلی دوست دارم و
خوش بحال عشق اینترنتی ببینم درست فهمیده عشق اینترنتیه
شعر قشنگیه اما خسته نمی شی هر روز
تو قلبت اینو می خونی
بازم مرسی
می بینمت خیلی زود حرفای من زیاد پا نداره وقتی ناراحتم داغون میشم مثل همه
خوب فعلن بابای

 
At August 26, 2005 at 12:36 PM, Anonymous Anonymous said...

من هم فیزیکی هم متافیزیکی وهم شیمیائی حضور داشتم ولی هر کاری کردم این کامنت دونیت باز نشد تا گلم خشکید:))

 
At August 26, 2005 at 2:10 PM, Anonymous Anonymous said...

سلامی به ارومی موج دریا/ ممنون دوست بد جنس که پیشم اومدی ....با اینکه جنست خرابه ولی حرفات بدل میشینه خوش باشی...

 
At August 26, 2005 at 3:33 PM, Anonymous Anonymous said...

salam / shereh ghashangi bood / vali maleh yeh nafar bood faghat pas oon bayad bepasandeh /

 
At August 26, 2005 at 9:20 PM, Anonymous Anonymous said...

salam doSte khoB o aziz ... meRci az inke kolbeye maro ba GhadamhaTon roSHan o ba taravat kardid ... ziba bod ,yani aly. ma yani sahebane kolbe ham aSheGh hastim , baraye eshghe shoma niz taravate roz aFzoN o javdaNeGi arezo mikoNam :X felan dar panahe HAGH !! @};- :X

 
At August 27, 2005 at 1:49 PM, Anonymous Anonymous said...

salam ... delam vase inja tang shode bood ... bebakhshid ke inghadr dir omadam rafte boodam chand rozi tehran .... rasti neveshteye ghashangi bood man chand ta tikasho vase khodam copy kardam ... nemikhay ye goldon biari golaye sorkh o bezaram toosh injoori kharab mishan ha ....
yadam raft begam man ta asri update mikonam yadet nare biay ha cheshm beraham ...

 
At August 28, 2005 at 1:15 PM, Anonymous Anonymous said...

سلام
خوبی
من اومدم تا ثابت کنم نوشته هاتو دوست دارم ولی حیف اپ نکردی
می بینمت

 
At August 28, 2005 at 1:17 PM, Anonymous Anonymous said...

سلام خوبی از کامنتت ممنون اميدوارم همیشه دلت شاد و لبت خندون باشه........ به چه مانند كنم؟ به چه مانند كنم موي پريشان ترا؟ به دل تيره شب؟ يا به الماس سياهي كه بشويد سر در جام شراب؟ به غزلهاي نوازشگر حافظ در شب؟ يا به سر مستي طغيانگر دوران شباب؟ به چه مانند كنم سرخي لبهاي تو را؟ به يكي لاله شاداب كه بنشسته به كره؟ به شرابي كه نمايان بود از جام بلور؟ به صفاي گل سرخي كه بخندد در باغ؟ به شقايق كه بود، جلوه گر بزم در باغ؟ يا به ياقوت درخشاني در نور چراغ؟ مر مر صاف تنت را به چه مانند كنم؟ به بلوري درخشان؟ يا به پاكي و دل انگيزي برف؟ به يكي ابر سپيد؟ يا به يك مخمل خوش رنگ نوازشگر گرم؟ به چه مانند كنم خلوت آغوش تو را ؟ به يكي بستر گل؟ به پرستشگر عشق؟ يا به خلوتگه جانها كه غم از ياد برد؟ به نفسهاي بهار؟ يا به يك خرمن ياس... كه شميم خوش آنرا همه جا باد برد؟ به چه مانند كنم ؟ من ندانم به نگاه تو بگويم... به چه مانندكنم...؟

 
At August 29, 2005 at 4:52 PM, Anonymous Anonymous said...

خيلي جالبه خيلي خيلي جالبه تو كي هستي كه از سياوش مي نويسي تو ديگه چرا؟؟؟؟؟؟؟؟ببين حوصله ندارم ديگه حوصله هرچي مربوط به سياوشه ندارم ميفهمي بدجنس اسمت خيلي بهت مياد بد جنس اما وبلاگت قشنگ بود

 
At August 30, 2005 at 3:24 AM, Anonymous Anonymous said...

به دنبال تو می گردم

تو ای تنها ترین سردار فتح قلب ویرانم

تو ای شهزاده ی خوشبخت کاخ حسرت جانم

تو ای زیباترین پروانه ی بی تاب شمع قلب سوزانم



به دنبال تو می گردم

که شاید چشمهایم را به چشمانت بدوزم

تا نگاه خواهش دل را عیان سازم

که شاید دستهایم را به دامانت بیاویزم

و عشق خویش را با یک صدای لرزش ماتم بیان سازم



به دنبال تو می گردم

که قدری از حصار این جهان بیرون رویم و ساغری از باذه ی آتش به کام یکدگر ریزیم

که قدری از فراز عشق بالاتر رویم و درد را غم زار دل سازیم

که قدری محو در چشمان هم باشیم...

 
At August 30, 2005 at 10:51 AM, Anonymous Anonymous said...

سلام دوست خوبم،وبلاگ زیبایی دارید با مطالبی زیباتر،امیدوارم روز به روز پربارتر از دیروز باشه که با قلم توانای شما حتما همین طور خواهد شد.موفق باشید.من تازه به جمع شما خوبان پیوسته ام،امیدوارم بتونیم برای هم دوستان خوبی باشیم و از دوستی با یکدیگر بهترینها رو بیاموزیم.خوشحال میشم که به من سری بزنید و و وبلاگم رو در جمع خودتون راه بدید واونواز تنهایی درآورید،پس منتظر حضور سبزتون هستم.زیاد منتظرم نذار.شاد باشی.

 
At August 30, 2005 at 5:30 PM, Anonymous Anonymous said...

salam... bodo bodo beroozam

 
At August 30, 2005 at 8:13 PM, Anonymous Anonymous said...

سلام گل لاله عباسی ... شعرت قشنگ بود ... دلنشین ... خوشحالم که بلاخره یک نفر تونست قفل این در تنها رو باز کنه ... امیدوارم که همیشه عاشق باشی ... هیچ زیباتری از عشق وجود نداره ... قربان روی ماهت من .... راستی یادم رفت که بگویم من بلاخره آمدم و توانستم وب لاگت را باز کنم ... واقعآ نمی دانم چرا این وب لاگ نازنین از چین باز نمی شد ؟؟؟ !!!!

 
At August 30, 2005 at 8:16 PM, Anonymous Anonymous said...

دیدم که دوستانی نوشته اند زیا مرازیاد منتظر نگذار ... واقعآ چه چیزی بد تر از چشم انتظاری است .. ولی من می گویم مرا اصلآ منتظر نگذار خودت می دانی که از تو انتظار ندارم که اصلآ منتظرم بگذاری

 
At August 30, 2005 at 8:18 PM, Anonymous Anonymous said...

راستی چرا از شام خبری نیست هر چه بو می کشم فقط بوی گل می آید اینجا شام چه گلی کاشته ای برای من

 
At August 31, 2005 at 1:32 PM, Anonymous Anonymous said...

سلام دوست خوبم.خوبی؟مرسی از حضور سبزت و مرسی از خوش آمد گوییت.امیدوارم برای هم دوستای خوبی باشیم.من به روزم و منتظر حضور گرم تو، پس زیاد منتظرم نذار، خوشحالم می کنی اگه بیای.موفق و شاد باشی.

 
At September 1, 2005 at 11:27 PM, Anonymous Anonymous said...

salam pas chera dige neminevisi?

 
At September 2, 2005 at 11:52 PM, Anonymous Anonymous said...

بيا تا ليلي و مجنون شويم، افسانه اش با من
بيا با من به شهر عشق رو کن، خانه اش با من
بيا تا سر به روي شانه هم را ز دل گوييم
اگر مويت چو روزم شد پريشان، شانه اش با من
در ميخانه چشمت، به گلگشته نگه وا کن
خرابم کن خراب، آبادي ويرانه اش با من

سلام اي غم، سلام اي همزبان مهربان دل
پر پرواز وا کن چون پرستو، لانه اش با من
مگو ديوانه خو زنجير گيسو را ز هم وا کن
دل ديوانه ديوانه ديوانه اش با من

در اين دنياي وانفساي حسرت زاي بي فردا
خدايا عاشقان را غم مده، شکرانه اش با من

مگو ديگر سمندر در دل آتش نمي سوزد
تو گرمم کن به افسون، گرمي افسانه اش با من
چه بشکن بشکني دارد، فلک در کار سرمستان
تو پنهان بشکن اين، نشکستن پيمانه اش با من

 
At September 5, 2005 at 8:34 PM, Anonymous Anonymous said...

ey ke dele ashoobgareman ra bordi inghadr sare in pesare nazanin ra garm nakon begzar at honaresh chekeii bar ma niz betaravad.
badjense aziz doostan ra dar entezar negah nadar.
dorood bar ehssas va ghalamat le har tor minewisi shivast.

 
At September 6, 2005 at 9:17 AM, Anonymous Anonymous said...

سلام آپم نمیای؟؟؟

 
At September 6, 2005 at 11:57 PM, Anonymous Anonymous said...

چگونه با دشمنت به دوستی تا کنم؟
تو رخت زندان تن ات و من تماشا کنم؟

تو رخت زندان تن ات و من بمانم خموش؟

قسم به زن، نازنم اگر محابا کنم

اگرچه تلخ است حق، نمی توانم نهفت

زبان از آن بایدم که آشکارا کنم

سیمین بهبهانی

 
At September 10, 2005 at 2:55 PM, Anonymous Anonymous said...

سلام...زیبا بود وامیدوارم به ارزوهات برسی موفق و پیروز باشی

 
At September 11, 2005 at 7:46 PM, Anonymous Anonymous said...

بشکن این تار هزاران چنگ را

بشکن این دوری رها کن ننگ را

بشکن این اندام خاکی از درون

تا نگردی بیش از این خارو زبون

خرد کن قانون و اصل و خانه را

دورکن این جان بی مقدار، این ویرانه را

پربکش از جسم خود تا جان عشق

عشق راباید به خون دل نوشت

*****************8
دیگر یادی زما نمی کنی ای دوست دیرینم

 
At September 14, 2005 at 12:40 PM, Anonymous Anonymous said...

سلام آپ نمیکنی ؟؟؟

 
At September 15, 2005 at 1:40 PM, Anonymous Anonymous said...

سلام آقای دوست ... کجایی نیستی نه سر میزنی نه می آپی

 
At September 22, 2005 at 1:20 AM, Anonymous Anonymous said...

ashkhayam ra dar lahzeye didareman arzaniye eshghi mikonam be haman zolali o ghedasat ... ziba bod ,omidvaram in doori kheili zod sar biyad ,, ama be in fekr kon ke hamin dori lahzeye didar ro baraton shirin o shirintar mikone .... @};- mohkam bash o hamishe ashegh mehrabon ... dar panahe HAGH !! @};-

 

Post a Comment

<< Home